دیابت و بیماریهای قلب و عروق
مهمترین علت پیدایش بیماری های قلبی- عروقی، تصلب شرایین می باشد. تصلب شرایین سبب می شود که سرخرگ های گوناگونی که به سمت های مختلف بدن خون میرسانند، بهتدریج سخت و تنگ گردند و توانایی آنها برای انتقال اکسیژن و مواد غذایی به سلول های بدن کاهش یابد. عواملی هستند که موجب سریعتر شدن تصلب شرایین می گردند و در صورت وجود آنها احتمال پیدایش بیماری قلبی- عروقی افزایش پیدا می کند. برای پیشگیری از پیدایش بیماریهای قلبی- عروقی و مرگ و میر و ناتوانی ناشی از آنها، باید این عوامل خطر را بشناسید و به توصیههای پزشکی توجه نمایید.
عوامل خطر برای بیماری های قلب و عروق عبارتنداز: سن بالا، جنس مذکر، سابقه خانوادگی بیماری قلبی زودرس، فشار خون بالا، افزایش چربی خون 0به ویژه کلسترول)، دیابت قندی، سیگار کشیدن، چاقی، کم تحرکی (انجام ندادن فعالیت های بدنی) و اختلال در انعقاد خون.
با توجه به اینکه دیابت از عوامل خطر بیماری های قلبی-عروقی است و معمولاٌ با عوامل خطر دیگر همراهی دارد (و گاهی شاید ایجاد کنندة آنها باشد)، مبتلایان به دیابت باید بیش از دیگران مراقب سلامت قلب و عروق خود باشند. پژوهشهای فراوان پزشکی نیز نشان داده اند که عوامل خطر قلبی- عروقی در مبتلایان به دیابت نوع 2 شایعتر هستند. بیماری های قلبی- عروقی را می توان به سه گروه عمده تقسیم کرد:• بیماری های کرونری قلب
• حوادث عروقی مغز
• بیماری رگهای محیطی
بیماریهای کرونری قلب
قلب یک پمپ عضلانی به اندازة مشت گره کرده انسان است که در هر دقیقه به طور متوسط 60 تا 100 بار می تپد و خون را در بدن به گردش در می آورد. گردش خون سبب میشود که اکسیژن و مواد غذایی به اندام های بدن برسد و مواد زائد ناشی از فعالیت سلول ها نیز دفع گردد. عضله قلب هم از این قاعده مستثنی نیست و باید خونرسانی مناسب داشته باشد تا این کار حیاتی خود را به درستی انجام دهد. خونرسانی به عضله قلب توسط رگ هایی موسوم به «سرخرگ های کرونر» صورت می گیرد. رسیدن خون به قلب و میزان فعالیت عضله قلب تا حدی مشابه وضعیت عرضه و تقاضا است؛ هرچه قلب فعالیت بیشتری داشته باشد (مثلاٌ هنگام فعالتهای سنگین بدنی یا اضطراب و تنش)، به خون بیشتری احتیاج خواهد داشت. سرخرگهای کرونر باید بتوانند این افزایش نیاز را تأمین کنند و گرنه سلولهای عضله قلب با مشکل روبرو خواهند شد.
تصلب شرایین و همچنین پیدایش لخته درون رگهای کرونر سبب می شود که خونرسانی به سلول های عضله قلب کاهش یابد. در نتیجة کمبود اکسیژن و مواد غذایی و انباشت مواد زائد در عضله قلب، دردی پدید می آید که به «درد قلبی» یا «آنژین صدری» معروف است. اگر سرخرگ کرونر به طور کامل (به وسیله تنگی شدید یا لخته خون) بسته شود، سلولهای قلبی مربوط به حوزه آن سرخرگ خواهند مرد که به این وضعیت «انفارکتوس قلبی» میگویند. گاهی نیز در اثر اختلال شدید و گسترده در کارکرد عضله قلب، مرگ ناگهانی رخ می دهد.
نشانههای مهم بیماری قلبی
1- درد قفسه سینه: این درد کوبنده یا فشارنده در ناحیه پشت جناغ سینه احساس می شود و ممکن است به گردن، دستها، پشت و یا شکم هم انتشار یابد. آنژین صدری اغلب هنگام کارهای بدنی یا فشارهای روحی و روانی که فعالیت قلب افزایش پیدا می کند، بروز مینماید و معمولاٌ با استراحت یا مصرف نیتروگلیسرین زیرزبانی تسکین می یابد. اگر درد با استراحت یا چندین دقیقه پس از مصرف قرص یر زبانی بهبود نیافت و به ویژه اگر همراه با تنگی نفس، تهوع و تعرق شدید بود، ممکن است نشانه انفارکتوس قلبی باشد. به دلیل اختلال در اعصاب محیطی، شدت نشانه های بیماری قلبی در افراد دیابتی ممکن است کمتر از میزان مورد انتظار باشد (انفارکتوس بی سروصدا)؛ از این رو شما که به بیماری دیابت مبتلا هستید باید بیشتر متوجه چنین نشانه هایی باشید و به موقع به پزشک مراجعه کنید. البته به یاد داشته باشید که دردهای قفسه سینه فقط نشانه بیماری قلبی نیستند و ممکن است مثلاٌ در اثر بیماری های گوارشی یا ریوی نیز پدید آیند.
2- تنگی نفس: احساس تنگی نفس می تواند از نشانه های بیماری کرونری قلب باشد گرجه در بسیاری از بیماری های تنفسی و... نیز این حالت پدید می آید.
3- تپش قلب: در این وضعیت، فرد به طور ناراحت کننده ای ضربان قلب خود را احساس میکند. تپش قلب در حالت های اضطرابی و برخی بیماری های دیگر قلبی نیز ممکن است پدید آید.
4- خیر یا ادم: در مراحل پیشرفته تر بیماری قلبی (نارسایی قلب) که کارکرد پمپ اشکال پیدا می کند، مایع موجود در بافت های بدن (به ویژه بخشهای پایینی بدن مثل قوزک پاها) به طور کامل تخلیه نمی شود و در زیر جلد انباشته می گردد. البته خیر یا ادم در نتیجه بیماری های واریسی پاها، بیماری کبد، اختلالات کلیوی و... نیز ممکن است پدید آید.
حوادث عروقی مغز (سکته مغزی)
هنگامی که رگهای تغذیه کننده مغز به شدت آسیب ببینند، خون به سلول های مغزی نمیرسد و آنها دچار مرگ خواهند شد که به این حالت «انفارکتوس مغزی» میگویند. سکته مغزی هم در اثر تنگی و بسته شدن رگ های مغز پدید می آید و هم به دنبال پاره شدن و خونریزی رگهای مغز. مهم ترین عامل خطر برای حوادث عروقی مغز افزایش فشار خون (پرفشاری خون) است. خطر سکته مغزی در مبتلایان به دیابت که فشار خون بالا هم دارند، دو برابر افرادی است که تنها به پرفشاری خون دچار هستند. این مسأله اهمیت کنترل فشار خون در بیماری دیابت را آشکارتر می سازد.
نشانه های حوادث عروقی مغز بسته به اینکه کدام قسمت مغز اختلال خونرسانی پیدا کند، بسیار گوناگون هستند. کرختی یا ضعف حرکتی شدید (فلج) در یک نیمه بدن و نابینایی یا تاری دید زودگذر یک چشم از جمله نشانه های حوادث عروقی مغز می باشند.
بیماری رگهای محیطی
منظور از بیماری رگهای محیطی بیماریهایی است که عروق بیرون از قلب و مغز را گرفتار می کنند. این بیماریها معمولاٌ در نتیجه تنگ شدن رگهایی که خون را به پاها و دستها میرسانند، پدید می آیند. کاهش خونرسانی به پاها سبب دو نوع عارضه می شود:
1- قنقار یا یاگانگرن: مرگ بافتی در اثر نرسیدن خون به اندامها که در نهایت به قطع آن عضو می انجامد.
2- لنگش متناوب: به علت تصلب شرایین خونرسانی کنندة پاها، پس از مدتی راه رفتن درد شدیدی معمولاٌ در عضلات پشت ساق پا به وجود میآید.
به طور کلی احتمال اینکه مبتلایان به دیابت نیاز به قطع قسمتی از پاهایشان پیدا کنند، 15 تا 40 برابر جمعیت جامعه است. بنابراین پایبندی به توصیه های مربوط به پیشگیری از بیماریهای قلبی- عروقی و نیز رعایت اصول مراقبت از پاها، برای افراد دیابتی بسیار اهمیت دارد.اصول پیشگیری از بیماری های قلب و عروق در افراد دیابتی 1- چربی (به ویژه کلسترول) خون خود را کاهش دهید.
کلسترول که نوعی چربی است، در پیدایش و گسترش تصلب شرایین نقش مهمی دارد زیرا می تواند در دیوارة رگها رسوب کند و همراه با عوامل دیگر به تنگی و بسته شدن سرخرگها بینجامد.
کلسترول دونوع مهم دارد: یکی کلسترول «بد» (LDL) که موجب بسته شدن رگها و بیماری قلبی-عروقی می شود و دوم کلسترول «خوب» (HDL) که کلسترول اضافی بدن را از بافتها خارج می کند و خطر بیماری قلبی را می کاهد. نوعی از کلسترول که باید غلظت کمی در خون داشته باشد، همان نوع «بد» یا LDL است.
شما می توانید با پرهیز از مصرف غذاهای پرچربی و رعایت توصیه های پزشکتان، چربی خون خود را در سطح مناسب نگه دارید.
2- فشار خون خود را کنترل کنید
فشار خون بالا افزون بر اینکه فشار بیشتری بر قلب وارد می سازد و نیاز آن به خون را افزایش می دهد، روند تصلب شرایین را هم تسریع می کند و سبب آسیب اندامهای گوناگون بدن می گردد.
3- وزن خود را به حد مناسب برسانید
چاقی عامل خطر مهمی برای افزایش فشار خون است. همچنین چاقی یا اضافه وزن موجب افزایش مقاومت سلول های بدن نسبت به انسولین می شود. شما باید زیر نظر یک پزشک یا متخصص تغذیه وزن بدنتان را به میزان متناسب باقد، جنس و سن خود برسانید.
4- سیگار نکشید
استعمال دخانیات سبب افزایش ضربان قلب و در نتیجه کار قلب می شود و فشار خون را هم بالا می برد. همچنین سیگار بر اثر روی عوامل انعقادی و نیز غلیظ کردن خون احتمال تشکیل لخته و بسته شدن سرخرگ ها را افزایش می دهد. افزون براین، سیگار با اثر بر رگهای کوچک، خونرسانی به بخش های انتهایی اندام ها (به ویژه پاها) را مختل می کند و این عارضه در افراد دیابتی که گرفتاری اعصاب محیطی نیز دارند، بسیار مهم است و خطر قطع عضو را باز هم افزایش می دهد. این آثار جدای از سرطان زایی سیگار است که موجب ناتوانی و مرگ خواهد شد. امروزه سیگار مهم ترین علت قابل پیشگیری سرطان بشمار می آید.
5-قند خون خود را کنترل کنید
کنترل دقیق قند خون، هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم، نقش مهمی در پیشگیری از بیماریهای عروقی می تواند داشته باشد.
6-فعالیت ورزشی منظم داشته باشید
پژوهشهای پزشکی نشان داده اند که داشتن یک زندگی کم تحرک (از نظر بدنی)، صرف نظر از عوامل خطر دیگر، احتمال دیابت، چاقی و بیماری کرونری قلب را افزایش می دهد. پیادهروی، دوچرخه سواری، تنیس روی میز، باغبانی و دویدن آرام فعالیتهای بدنی هستند که اثر مفیدی بر تندرستی شما خواهند داشت. توصیه می شود که روزانه 30 دقیقه به فعالیت بدنی بپردازید، می توانید این میزان فعالیت را در سه دوره 10 دقیقه ای (بافاصله) نیز انجام دهید.
هوای قلبتان را داشته باشید<\/h1>
<\/h2>
تغییرات معینی که درشیوه زندگی ایجاد می شود، تاثیر قابل ملاحظه ای بر کاهش خطر ابتلا به بیماری و حمله های قلبی خواهد داشت.
با افزودن یک برنامه ورزشی به برنامه روزانه می توان به سادگی و همزمان سطح کلسترول، قند و فشارخون را در حد طبیعی حفظ کرد.
حذف بعضی از عادت های زیان آور، مانند سیگار کشیدن نیز بر سلامتی دستگاه قلبی – عروقی خواهد افزود. مواد حاصل از کشیدن سیگار خاصیت انعطاف پذیری شریانها را کم می کند و سبب تشکیل پلاک های رسوبی می شود. حتی سیگارکشیدن غیر مستقیم نیز می تواند باعث بیماری و حمله های قلبی شود.
یکی دیگراز کارهای سودمند برای پیشگیری از بروز حمله های قلبی ، کاهش وزن است.
افرادی که افزایش وزن دارند 6/3 سال زودتر از کسانی که وزن طبیعی دارند به حمله قلبی دچار می شوند. افرادی که شکم بزرگی دارند و وزن زیادی را دراین ناحیه از بدن خود تحمل می کنند و اندامی به شکل " سیب " دارند بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماری قلبی قرار دارند ، چاقی، فشار خون بالا و دیابت را نیز به دنبال دارد.
شرکت منظم در فعالیت های ورزشی"تمرین های ایروبیک به مدت 30 دقیقه درروز " می تواند میزان کلسترول خوب(HDL) را افزایش داده، از مقدار فشارخون، تری گلیسیریدها و قند خون بکاهد. به علاوه، خاصیت انعطاف پذیری شریان ها حفظ می شود و در برابر تشکیل پلاک های رسوبی مقاومت می کنند.
از یک رژیم غذایی مناسب و سالم پیروی کنید که چربیهای اشباع شده و کلسترول به مقدار کم و میوه ، سبزی و فرآورده های لبنی کم چربی و غلات به مقدار زیادی داشته باشد.
راه های پیشگیری<\/h2>
مقدار اُمگا 3( یک نوع چربی غیر اشباع ) را افزایش دهید. انجمن قلب توصیه می کند که حداقل دو بار در هفته، غذاهای دریایی( ماهی) مصرف شود. مصرف این نوع غذاها مقداراسیدهای چرب اُمگا 3 را افزایش می دهد. همچنین، افراد مبتلا به بیماری قلبی – عروقی می توانند روزی حداقل یک گرم اُمگا 3 مصرف کنند.
مقدار فشار خون را در حد طبیعی حفظ کنید . بنابر پژوهش های اخیر، رژیم غذایی مناسب برای بیماران قلبی می تواند سطح کلسترول تام( کل کلسترول خون )خون در حد 7 درصد و LDL( کلسترول بد ) را تا حدود 9 در صد کاهش دهد. یک رژیم غذایی خوب و سالم باید حاوی 2000 کالری در روز باشد. دو واحد گوشت بدون چربی یا ماهی ، دو واحد فرآورده های لبنی کم چربی ، 4 تا 5 واحدسبزی، 4 تا 5 واحد میوه و 7 تا 8 واحد غلات و 4 تا 5 واحد دانه های گیاهی، ترکیب اصلی یک رژیم غذایی سالم را تشکیل می دهند . به خاطر داشته باشید که زمانی داروهای تجویز شده توسط پزشک مؤثر خواهد بود که در کنار یک شیوه زندگی سالم و تغییر یافته مصرف شوند.
انجام این آزمایش های کلیدی برای پیشگیری از بیماری قلبی توصیه می شود:<\/h2>
اندازه گیری کلسترول، فشار و قندخون. آنچه به قلب شما زیان می رساند افزایش سطح کلسترولLDL و تری گلیسیریدها در خون است که شریان ها را تنگ کرده و به علت تشکیل پلاک سبب بسته شدن شریان ها خواهد شد. کلسترولHDLبه پاک شدن شریان ها کمک می کند.
مقادیر طبیعی و غیر طبیعی<\/h2>
مقدار کلسترول تام(LDL+ HDL ) : باید کمتر از 200 میلی گرم در دسی لیتر خون باشد.
مقدار 200 تا 239 میلی گرم دردسی لیتر خون ، افزایش( مرزی) کلسترول تام را مشخص می سازد و مقدار بیش از240میلی گرم در دسی لیتر خون نیز به عنوان افزایش کلسترول خون شناخته می شود.
کلسترولLDL (بد): مقدار کلسترولLDL درخون باید در حدود 130 میلی گرم در دسی لیترخون باشد. مقادیر بین 130 تا 159 میلی گرم در دسی لیتر خون مشخص کننده افزایش( مرزی)LDL است . مقدار 160 میلی گرم در دسی لیتر خون نیز افزایش کلسترولLDL را نشان می دهد.
کلسترولHDL ( خوب): مقدار کلسترولHDL در خون باید در حدود 60 میلی گرم در دسی لیتر باشد( در زنان) . مقادیر 40 تا 60 میلی گرم کلسترولHDL در دسی لیتر خون کاهش( مرزی ) آن را نشان می دهد. اگر مقدارکلسترولHDL به کمتراز 40 میلی گرم در دسی لیتر خون برسد، با کاهشHDL روبه رو هستیم. پژوهش ها نشان می دهند که افزایشHDL در زنان نقش محافظتی بیشتری درمقابل ابتلا به بیماری های قلب وعروق ایفا می کند. زنانی که سطح کلسترولHDL خونشان کمتر از حد طبیعی است، 6 برا بر بیش از سایرین به حمله های قلبی دچار می شوند.
تری گلیسیریدها : مقدار طبیعی تری گلیسیریدها در خون ، کمتراز 150 میلی گرم در دسی لیتر خون است .
متخصصین قلب معتقدند که مقادیر بیشتر، زنان را در معرض خطر بروز حمله های قلبی قرار می دهد( به ویژه زنان سالخورده )، حتی اگر سطح کلسترول تام در خون آنان طبیعی باشد.
مسیر منتهی به تخت جمشید
آثار تاریخی به جای مانده در آن، از باشکوه ترین مجموعه های تاریخ ایران و جهان است. این بنا در زمان داریوش اول از پادشاهان هخامنشی در سال 518 قبل از میلاد به قصد ایجاد پایتختی آئینی در جلگه مرودشت، بر دامنه کوه مقدس رحمت (کوه مهر) بنیان نهاده شد و ساخت آن جمعا حدود120 سال به طول انجامید.
نمایی از تخت جمشید
مجموعه تخت جمشید به وسعتی حدود 135000 متر مربع و تماما از سنگ ساخته شده است. در میان سنگها از هیچ گونه ملاتی استفاده نشده اما در بعضی نقاط، سنگها را با بست های آهنی به نام دم چلچله ای به هم اتصال داده اند و از چفت هایی سربی استفاده کرده اند.
پله های وروردی به تخت جمشید
مجموعه تخت جمشید شامل هفت کاخ (تالار)، نقوش برجسته، پلکانها، ستونها، و دو آرامگاه سنگی است. جمعا بیش از سه هزار نقش برجسته در ساختمان ها و مقبره های تخت جمشید وجود دارد که به طرز خارق العاده ای هماهنگ می باشند.
تصویری حیرت انگیز از تخت جمشید
در قسمت بالای تخت جمشید، در دامنه کوه رحمت؛ دو آرامگاه وجود دارد که آرامگاه اردشیر دوم و اردشیر سوم می باشد. تخت جمشید حدود دویست سال محل سکونت شاهان هخامنشی بوده تا اینکه در 330 پ.م. اسکندر مقدونی (که ایرانیان او را گجسته، بنفرین، پلید و دیو خو نامیده اند) آنرا سوزاند. تاریخ نگاران در مورد علت این آتش سوزی اتفاق رای ندارند. عده ای آنرا ناشی از یک حادثه غیر عمدی می دانند، عده ای دلیلش را جلب خوشنودی و ارضای بوالهوسی های "طائیس" روسپی مشهور آتنی توسط اسکندر دیو خو؛ و برخی این اقدام اسکندر را تلافی ویرانی شهر آتن (و معبد آرتیمیس در آن) بدست خشایارشا می دانند. البته آنوبانینی نظرات دیگری در این باره شنیده است؛ به طور مثال برخی بر این باورند که نابودی تخت جمشید به دست اسکندر مقدونی روی نداده و حتی بر این باورند که پای اسکندر مقدونی هیچگاه به این منطقه نرسیده است.
مقبره اردشیر دوم؛ تخت جمشید
مقبره اردشیر سوم؛ تخت جمشید
درون مقبره اردشیر دوم؛ تخت جمشید
از میان کاخ های تخت جمشید کاخ آپادانا از همه قدیمی تر و باشکوهتر بوده است. ساختن این کاخ به دستور داریوش (521-485 پ.م.) در حدود سال 515 پ.م. آغاز شده و سی سال به طول انجامیده است. این کاخ 3660 متر مربع مساحت دارد. تالار اصلی 36 ستونی (6*6) و در شرق و غرب و شمال دارای ایوانهای 12 ستونی (2*6) است؛ مهمترین نقوش تخت جمشید در پله های ایوان شرقی که گویا در ابتدا ورودی اصلی کاخ بوده حکاکی شده اند. ارتفاع ستون های آپادانا تقریبا بیست متر و بسیار مستحکم بوده؛ به نحوی که تا زمان قاجار هنوز 13 ستون از ستونهایش بر افراشته باقی مانده بود.
کاخ دیگری که همزمان با آپادانا ساخته شده کاخ داریوش (تَچَر) است که به دلیل آنکه با سنگهای خاص بسیار صیقلی ساخته شده است معاصران آنرا تالار آیینه نامیده اند. این کاخ دارای 12 ستون (3*4) و ایوانی در جنوب با 8 ستون (2*4) است؛ و به عنوان سکونتگاه شاه مورد استفاده قرار میگرفته است.
بخش باشکوهی از آثار به جای مانده در تخت جمشید
کاخ مهم دیگر کاخ صد ستون است که ساختن آن توسط خشایار شاه (486-465 پ.م.) در حدود سال 470 پ.م. آغاز شده و بیست سال به طول انجامیده. این کاخ با 4700 متر مربع مساحت وسیعترین کاخ تخت جمشید است؛ که ایوانی 16 ستونی (2*8) درشمال دارد. ارتفاع ستونهای کاخ 14 متر بوده و ساخت آن در زمان اردشیر اول (465-424 پ.م.) پایان یافته است.
پلکان ورودی اصلی تخت جمشید که در شمال غربی واقع است، توسط خشایار شاه ساخته شده و جمعا 111 پله در هر سمت دارد. طول هر پله 6.90 متر، به عرض 38 سانتیمتر و ارتفاع هر پله 10 سانتیمتر است؛ که برای حرکت آسان و محترمانه افراد بسیار مناسب بوده است.
بخش باشکوهی از آثار به جای مانده در تخت جمشید
در بالای پلکان اصلی "دروازه ملل" قرار دارد که کتیبه ای به سه زبان پارسی باستان، عیلامی و بابلی (هر یک 20 سطر) در سر در آن نگاشته شده است که در آن خشایار شاه پس از ستایش اهورمزدا و معرفی خود آورده است: گوید، خشایار شا: این بارگاه همه ی ملل (دروازه ی ملل) را من به توفیق اهورمزدا ساختم...
کاخ خشایار شاه، کاخ مرکزی (تالار شورا) کاخ اندرونی و حرم سرا و کاخ خزانه از دیگر بناهای مهم تخت جمشید است.
پس از معرفی اجمالی بناهای تخت جمشید باید گفت هیچگاه هخامنشیان عادت باستانی کوچ کردن را فراموش نکردند و معمولا همه ی سال را در یک جا به سر نمیبردند، بلکه بر حسب اقتضای آبوهوا، هر فصلی را در یکی از پایتختهای خود سر میکردند. در فصل سرما، در بابل و شوش اقامت داشتند و در فصول گرم به همدان میرفتند که هوای لطیف و خنک داشت. این شهرها پایتخت به معنی اداری، سیاسی و اقتصادی بودند. اما دو شهر دیگر هم بودند که پایتخت آیینی هخامنشیان به شمار میرفتند. یکی پاسارگاد که در آنجا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار میشد و دیگری "پارسه" (تخت جمشید) که برای پارهای تشریفات از جمله برگزاری جشنها و به ویژه جشن نوروز و تبریک سال نو (توسط فرستادگان ملل مختلف امپراتوری ایران به پادشاه) به کار میآمد و به طور کلی مکانی مقدس و خجسته شمرده میشد. این دو شهر "زادگاه" و "پرورشگاه" و به اصطلاح؛ "گهواره" پارسیان به شمار میرفت که گور بزرگان و نامآوران خود را در آنها قرار می دادند. البته از این دو؛ تخت جمشید یا همان پارسه بیشتر اهمیت داشته، به همین دلیل؛ اسکندر مقدونی آن را آتش زد تا گهواره و تکیهگاه دولت هخامنشی را از میان ببرد و به ایرانیان بفهماند که دیگر دوره فرمانروایی ایرانیان و دوران شکست های پی درپی رومیها به سر آمده است.
بخش باشکوهی از آثار به جای مانده در تخت جمشید
نام اصلی این شهر پارْسَهْ بوده که از نام قوم پارسی آمده است. پارسه به همین صورت، در سنگ نوشته خشیارشاه بر درگاه "دروازه ملل" نوشته شده و در لوحههای عیلامی مکشوفه از خزانه و باروی تخت جمشید هم آمده است. یونانیان از این شهر آگاهی کمی داشتهاند، به دلیل این که پایتخت اداری نبوده و در جریانهای سیاسی، که مورد نظر یونانیان بوده، قرار نمیگرفته است. علاوه بر این؛ احتمال دارد که به خاطر احترام ملی و آئینی شهر پارسه، خارجیان مجاز نبودهاند به این مکانها رفت و آمد کنند و همین عامل باعث گردیده در باب آن آگاهیهای زیادی به دست نیاورند؛ آنچنانکه تا پایان دوره قاجار، سیاحان اروپایی کمتر میتوانستند در باب امامزادههای ایرانی تحقیق کنند.
آثار به جای مانده در تخت جمشید
نام مشهور تخت جمشید، یعنی پِرْسِهْ پُلیس (Perse Polis) ریشه غربی دارد. در زبان یونانی، پْرسهْپُلیس و یا صورت شاعرانه آن پِرْسِپْتوُلیس Persep tolis لقبی است برای آتنه، الهه خرد و صنعت و جنگ، و "ویرانکننده شهرها" معنی می دهد. این لقب را آشیل، شاعر یونانی سده پنجم پ.م. در چکامه مربوطه به پارسیان، به حالت تجنیس و بازی با الفاظ، در مورد "شهر پارسیان" به کار برده است (سوکنامه پارسیان، بیت 65). این ترجمه نادرست، به صورت ساده ترش، یعنی پرسه پلیس، در کتب غربی رایج گشته و از آنجا به مردم امروزی رسیده است. خود ایرانیان نام "پارسه" را چند قرن پس از برافتادنش فراموش کردند؛ چون کتیبهها را دیگر نمیتوانستند بخوانند. درکتیبه های دوره ساسانی آنرا "صدستون" نامیده اند. البته مقصود از این نام، تنها کاخ صدستون نبوده، بلکه همه بناهای روی صفه را بدان اسم میشناختهاند. در دورههای بعد؛ در خاطره مردم فارس، "صدستون" به "چهلستون" و "چهلمنار" تبدیل شد؛ و حتی در یکی از اسناد قرن چهارم هزارستون نامیده شده است. اما مهمترین نامی که بعد از اسلام این اثر بدان نام باز شناخته میشده مسجد (مزگت) سلیمان بوده است.
آثار به جای مانده در تخت جمشید
دست کم از اواخر قرن سوم تا اواسط قرن نهم "پارسه" را مسجدی می شناخته اند که توسط سلیمان پیامبر ساخته شده است. پیامبری که جنیان و دیوان را تحت تسلط داشته و احتمالا با کمک آنان ساخته شده است. و در بعضی اسناد سلیمان را با جمشید پادشاه اسطوره ای ایران یکی دانسته اند؛ و احتمالا این هم یکی از عواملی است که به تدریج نام این محل از مسجد سلیمان به تخت (قصر) جمشید تغییر پیدا کند.
پس از برافتادن هخامنشیان، خط و زبان آنها نیز بتدریج نامفهوم شد و تاریخ آنان از یاد ایرانیان برفت. خاطره شان با یاد پادشاهان افسانهای پیشدادی و نیمه تاریخی کیانی درهم آمیخت و بنای شکوهمند پارسه را کار جمشید دانستند و کمکم این نام افسانهای را بر آن بنا نهادند. جمشید پادشاه اسطوره ای ایران است که در شاهنامه فردوسی، ساختن کاخهای باشکوه به او نسبت داده شده است.
سوی تخت جمشید بنهاد روی
چو انگشتری کرد گیتی بر اوی (شاهنامه)
کارهای ساختمانی تخت جمشید به فرمان داریوش بزرگ در حدود 518 پ.م. آغاز شد. بخش بزرگی از یک دامنه نامنظم سنگی را مطابق نقشه معماران، تا ارتفاع معینی که مورد نظرشان بود، تراشیدند و کوتاه و صاف کردند و گودی ها را با خاک و تختهسنگهای گران انباشتند. قسمتی از نمای صفه را از صخره طبیعی تراشیدند و بخشی دیگر را با تختهسنگهای کثیرالاضلاع کوه پیکری که بدون ملاط بر هم گذاشتند برآوردند و برای آنکه این سنگهای بزرگ بر هم استوار بمانند آنها را با بستهای دم چلچلهای آهنی به هم پیوستند و روی بستها را با سرب پوشانیدند. این تخته سنگها یا از سنگ آهکی خاکستری رنگی است که از کوه و تپههای اطراف صفه استخراج میشده و یا سنگهای آهکی سیاهی شبیه به مرمر است که از کانهای مجدآباد در 40 کیلومتری غرب تختجمشید میآوردهاند. خرده سنگها و سنگهای بیمصرف حاصل از تراش و تسطیح صخره را نیز به درون گودها ریختند. شاید در همین زمان بوده است که آب انبار بزرگ چاه مانندی در سنگ صخره و در دامنه کوه مهر به عمق 24 متر کندند.
پس از چند سال، صاف کردن صخره طبیعی و پر کردن گودیها به پایان رسید و تخت هموار گشت. آنگاه شروع به برآوردن شالوده بناها کردند. در دامنه آن قسمت از کوه رحمت که مشرف بر تخت است؛ آبراهههایی کندند و سر این آبراههها را در یک خندق بزرگ و پهن، که در پشت دیوار شرقی تخت کنده بودند، گذاشتند تا آب باران کوهستان از راه آن خندق به جویبارهایی در جنوب و شمال صفه راه یابد و وارد محوطه نشود. بدین گونه خطر ویرانی بناهای روی تخت، به دلیل سیلاب جاری از کوهستان از میان رفت. اما بعدها که این خندق پر شد، آب باران قسمت اعظم برج و باروی شرقی را کند و به درون محوطه کاخها ریخت. در هفتاد سال گذشته؛ باستانشناسان این خاکها را بیرون ریختند و چهره بناها را دوباره روشن ساختند.
آبراهه های احداث شده در تخت جمشید
چاه ایجاد شده برای ذخیره آب باران
در اواخر سال 1312 شمسی، بر اثر خاکبرداری در گوشه شمال غربی تخت جمشید، حدود چهل هزار لوحه گلی به شکل و قطع مهرهای نماز بدست آمد. بر روی این الواح کلماتی به خط عیلامی نوشته شده بود. پس از خواندن معلوم شد که این الواح عیلامی اسناد خرج ساختمان قصرهای تخت جمشید می باشد. از میان الواح بعضی به زبان پارسی باستان و خط عیلامی است.
با استفاده از کتیبه های باستانی کشف شده در تخت جمشید مشخص شد که چهار زبان مهم بابلی (اکدی)، عیلامی، پارسی باستان و آرامی تقریبا به طور همزمان، کمابیش، در آن دوره مورد استفاده قرار میگرفته که در بین آنها پارسی باستان با 36 نشانه برای واج ها و دو نشانه برای جداکردن واژه ها از یکدیگر (میخ کج \ و علامت >) آسانترین خط بود که مانند دیگر زبانهای مرسوم در آن زمان از چپ به راست نوشته میشد ولی تنها در استفاده از نماد میخی با آن زبانها شباهت داشت. از 36 نشانه پارسی باستان 3 نشانه برای مصوت ها ( a وi و u) و بقیه برای نشان دادن یک هجا (یک صامت + یک مصوت) به کار میرفتند. در ضمن 8 نماد نیز در این زبان استفاده میشد که برای اورمزد (اهورامزدا) 3 نشانه، برای کشور (دهیو) 2 نشانه و برای خدا، شاه و میهن (بوم) هر کدام یک نشانه به کار رفته است.
آثار به جای مانده در تخت جمشید
توضیح دیگر در مورد زبان کتیبه ها آنکه اکثر کتیبه ها روایت عیلامی نیز دارد اما یکی از کتیبه های تخت جمشید تنها به عیلامی نوشته شده و روایت پارسی باستان ندارد. خط میخی عیلامی که از پارسی باستان کهن تر است دارای 300 نشانه بوده و با هیچ کدام از زبان های هند و اروپایی و سامی شباهت ندارد. مشخص شده که حسابداران هخامنشی از آن برای نگاشتن استفاده می کرده اند. در مورد بابلی که گویا قدیمیترین و مشکلترین خطوط بوده نیز باید گفت که به زبان مادی بسیار نزدیک بوده و اکثر کتیبه ها روایت بابلی نیز دارند. ( حتی بعضی از پژوهشگران بزرگ با توجه به اینکه هنوز هیچ کتیبه ای که زبان و خط مادها را به درستی مشخص کند یافت نشده است این زبان را زبان مادی می دانند.)
زبان آرامی نیز که زبانی سامی است توسط دبیران کوروش کبیر مورد استفاده بوده و کتیبه ای در نقش رستم به این زبان یافت شده است.
آثار به جای مانده در تخت جمشید
با کشف الواح گلی تخت جمشید شهرت نابجایی را که می گفتند قصرهای تخت جمشید مانند اهرام مصر با ظلم و جور و بیگاری گرفتن رعایا ساخته شده باطل گشت. زیرا این اسناد حکایت از آن دارد که به تمام کارگران این قصرها، اعم از عمله، بنا، نجار، سنگتراش، معمار و مهندس مزد می دادند و هر کدام از این الواح، سند هزینه یک یا چند نفر است. کارگرانی که در بنای تخت جمشید دست اندرکار بودند؛ از ملتهای مختلف، چون ایرانی، بابلی، مصری، یونانی، عیلامی و آشوری تشکیل می شدند که همه آنان رعیت دولت شاهنشاهی ایران به شمار می رفتند. گذشته از مردان، زنان و دختران نیز به کار گل مشغول بودند. مزدی که به کارگران می دادند غالبا جنسی بود نه نقدی، که آنرا با یک واحــد پـول بابلی به نام "شکــل" سنجیده و برابر آن را به جنس پرداخت می کردند. اجناسی را که بیشتر به کارگران می دادند و مزد آن محسوب می شد عبارت بود از: گندم و گوشت.
کتیبه های کشف شده در تخت جمشید؛ جدا از لوح ها گلی و سکه ها؛ در مجموع بیست و پنج عدد است که از آن میان 9 کتیبه از داریوش (521-485 پ.م.) ؛ 12 کتیبه از خشایارشاه(486-465 پ.م.) و دو کتیبه از اردشیر اول (465- 424 پ.م.)؛ یک کتیبه از اردشیر دوم (404-359 پ.م.) و یک کتیبه از اردشیر سوم (359-338 پ.م.) است.
از آنچه امروز از تخت جمشید بر جای مانده؛ تنها می توان تصویر مبهمی از شکوه و عظمت کاخها در ذهن مجسم کرد. با این همه می توان به مدد یک نقشه تاریخی که جزئیات معماری ساختمان کاخها در آن آمده باشد و اندکی بهره گیری از قوه تخیل، به اهمیت و بزرگی این کاخها پی برد. نکته ای که سخت غیر قابل باور می نماید این واقعیت است که بخش هایی از این مجموعه عظیم و ارزشمند هزاران سال زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در حدود 70 سال قبل کشف شد.
ماهی یک مهرهدار خونسرد و آبششدار است که در دریا زندگی میکند. ماهیها (با بیش از ????? گونه) یک گروه نزدیکنیا (پارافیلتیک Paraphyletic) هستند و به سه گروه ماهیهای استخوانی (استیکتیس Osteichthyes)، با (????? گونه)، ماهیهای غضروفی (کندریکتیس Chondrichthyes با بیش از ??? گونه) و گروههای مختلف ماهیهای بدون آرواره (?? گونه) از جمله ماهیهای مکنده و دهانگِرد (hagfish) تقسیم میشوند. ماهیها در اندازههای مختلف به چشم میخورند و طول آنها از ?? فوت مثل کوسه نهنگی تا ? میلی متر مثل گوبی کوتوله (dwarf goby) متغییر میباشد. جانوران آبزی دیگر همانند عروس دریایی و ماهی مرکب ماهیهای حقیقی نیستند.
برای نمونه برخی از ماهیان چون صخرههای ناهنجار و برخی مانند کرمهای لولنده هستند. بعضی تخت و مسطح چون کلوچه آردی و پارهای مانند توپ هستند. ماهیان همه گونه رنگی دارند. یعنی همه رنگهای رنگین کمان. بسیاری از ماهیان رنگهای روشن همچون رنگهای درخشان و روشن پرندگان. سرخ تند زرد آبی و ارغوانی و صدها نمونه و گونه رنگ زیبا و دلربا و طرحهای راه راه و خطوط شبیه توری یا نقطه چین دارند.
کوچکترین ماهی پیگمی گابی فیلیپینی است که کمتر از ?? میلیمتر در کمال رشد طول دارد. بزرگترین ماهی شارک وال میباشد که در رشد کامل ?? متر طول و ?? تن وزن دارد. این ماهی جانوران کوچک دریایی و گیاهان را میخورد و به طور کلی بی آزارتر از ماهیان دیگر نسبت به انسان است. خطرناکترین ماهی تنها چند کیلوگرم وزن دارد. سنگ ماهی که برآمدگی زهرداری دارد که میتواند با زهرش آدمی را در چند دقیقه بکشد. ماهیها تقریباٌ در همه آبها زندگی میکنند: در آبهای در نقطه یخ زدن قطب شمال و در رودها و جویبارهای بخارآلود جنگلهای استوایی و در جویبارهای خروشان کوهستانها و در آبهای رودهای آرام زیرزمینی. برخی از ماهیان سفرها و مهاجرتهایی سرتاسری اقیانوسی میکنند. ماهیان دیگر بیشتر زندگی خود را درون شنها و کف اقیانوسها میگذرانند. بیشتر ماهیان هرگز اب را ترک نمیگویند. اما برخی از ماهیان ممکن است ماهها در بستر خشک رودخانه زنده بمانند.
یک نوع ماهی به نام آناباس در سواحل فیلیپین، مالزی و مشرق هند وجود دارد که پس از این که بر اثر طغیان آب از آب دریا بدور و در برکهای خشک شد از میان گل و لای خزان خزان همچون خزندگان راه میروند تا خود را به دریا برساند. ماهیان برای آدمی اهیمت بسیار دارند، خوراک میلیونها نفر از مردم از ماهی فراهم میشود عدهای برای تفریح به شکار ماهی میروند و بسیاری آنها را همچون جانوران دست آموز در آکواریوم و غیره نگه میدارند. ماهیان در تعادل طبیعت نقش مهمی دارند. ماهیان گیاهان و جانوران آبزی را میخورند و باز خوراک گیاهان و جانوران میگردند و ماهیان تعادل مجموع کلی گیاهان و جانوران کرده زمین برقرار میسازند.
همه ماهیان مهره دار و دارای آلت تنفسی مخصوصی برای دم و بازدم در آب و خونسرد هستند. ماهیان نمیتوانند حرارت بدن خود را با حرارت محیط اطراف خود میزان کنند. بعلاوه تقریباٌ همه ماهیان بالهها و پرههایی دارند که در شنا کردن به کار میروند. جانوران آبی دیگر مانند دلفینها و والها شبیه ماهی به نظر میرسند گرچه مهره دار و باله دار میباشند ولی بر خلاف ماهیان بچه زا هستند و بچههای خود را شیر میدهند به علاوه بر خلاف ماهیان با شش دم و بازدم میکنند همچنین خونگرمند.
خصوصیات ماهی ها :
ماهی های زیادی در دریا زندگی میکنند که از لحاظ شکل،رنگ،اندازه،نوع غذا، نوع رفتار،محل زندگی با هم تفاوت دارند.
از لحاظ نوع غذا ماهی ها را میتوان به 3 گروه اجمالی زیر تقسیم کرد:
الف)گوشت خوار مانند:اسکار،کوسه ماهی،پیرانها و غیره ب)همه چیز خوار مانند : گربه ماهی ج)گیاه خوار مانند: مولی
از لحاظ رفتار میتوان رفتار های زیر را برای ماهی ها عنوان نمود:
الف)ماهی های صلح جو با رفتار مسالمت آمیز مانند گلدفیش،گوپی،مولی وغیره ب)ماهی های با رفتار خشن مانند پیرانها،کوسه ماهی،اسکار و غیره ج)ماهی های انزوا طلب مانند مارماهی،سفره ماهی وغیره د)ماهی هایی با زندگی گروهی مانند پیرانها،بارب و غیره
از لحاظ زندگی ماهی ها را به دسته های زیر تقسیم میکنند:
الف)آب شور مانند کوسه ماهی ،نهنگ،دلفین و غیره ب)آب شیرین مانند بارب،قزل آلا و غیره ج)سطح آب د)لایه های میانی آب ر)اعماق آب و کف دریا
اسکلت بعضی از ماهی ها غضروفی است مانند کوسه ماهی،اره ماهی، ماهی خاویار، سفره ماهی و غیره . داشتن باله و آبشش ماهی را برای زیستن در آب سازگار می کند . بیشتر ماهی ها دارای فلس هستند . به نوع خاصی از فلس پولک گفته می شود .
ماهی ها از طریق آبشش تنفس میکنند . آبشش 2 نوع است، 1- داخلی 2- خارجی، آبشش های داخلی آبشش هایی هستند که پوششی دارند ولی آبشش های خارجی پوششی ندارند.ماهی ها وقتی رشد میکنند،پولک هایی در میاورند که با دیگر پولک ها تفاوت دارد وبه راحتی تشخیص داده می شوند. دو خط جانبی روی پهلو های ماهی است که از سلول های حساسی ساخته شده است، که به وسیله ی آن ماهی از تغییرات محیط خود با خبر میشود. بادکنکی در شکم ماهی وجود دارد که ماهی میتواند هوا وارد یا خارج از آن کند و بدین وسیله وزن خود را تغییر دهد و سبک و سنگین شود .
< type=text/java>
//
بومشناسی ماهی
ماهیها را میتوان تقریباً در همه نوع آب، چه شیرین چه شور، چه کم عمق درست زیر سطح آب و چه با عمق هزاران متر یافت. ولیکن دریاچههای بسیار شور همانند دریاچه گریت سالت Great salt lake واقع در ایالت یوتای امریکا زیستگاه خوبی برای زندگی ماهیها نیست. بعضی از گونههای ماهی فقط جهت نگهداری و نمایش در اکواریوم پرورش داده میشوند. ماهیها بهعنوان یک منبع مهم مواد غذایی بشمار میآیند. دیگر جانوران آبزی نظیر نرم تنان و سخت پوستان که معمولاً ماهی صدف نامیده میشوند.) اغلب زمانی بهعنوان ماهی در نظر گرفته میشوند که بهعنوان غذا مورد استفاد قرار گیرند. گرفتن ماهی بهعنوان غذا و یا به منظور ورزش، ماهی گیری نامیده میشود. برداشت سالانه از تمام حوزههای ماهیگیری جهان در حدود ??? میلیون تن میباشد.
صید بی رویه ماهی نسل گونههای مختلف ماهی را به خطر انداختهاست. گزارشی که در ?? میسال ???? در مجله Nature منتشر شده، حاکی از این بود که صید بی رویه سازمان یافته گونههای مختلف ماهی در اقیانوسهای بزرگ به حدی زیاد بودهاست که تنها کمتر از ?? در صد از تعداد ماهیهایی که در سال ???? وجود داشتند، باقی ماندهاند. بویژه کوسهها، ماهیهای روغن (کاد مُرُو)ی اقیانوس اطلس و ماهیهای ساردین اقیانوس آرام در خطر میباشند. نویسندگان بر کاهش، جدی، سریع و فوری صید ماهی و محافظت از زیستگاههای اقیانوسی در سرتاسر جهان توصیه اکید دارند.
چگونگی حرکت ماهی ها
ماهی بهوسیله حرکت دادن قسمت عقبی بدن خود به سمت جلو حرکت میکند. ماهیچههای که دو طرف ستون فقرات (اسخوانهای پشتی) او را پوشاندهاند حرکت دم او را کنترل میکنند ماهی ابتدا این ماهیچه را به یک طرف میکشاند و بعد به طرف دیگر و همزمان دم خود را از یک طرف به طرف دیگر حرکت میدهد
مارهای زهردار
با وجود فراوانی گونههای مار در جهان، فقط ?? درصد از مارها، سمّی هستند که معمولاً با وجود نشانههایی از قبیل دم نازک و وجود دو دندان تیز توخالی که در ابتدایش سوراخی دارد شناسایی میشوند و بقیه مارها غیرسمّی هستند. هم چنین از این ?? رصد مارهای زهردار، فقط ?? درصد آنها قادر هستند با زهرشان انسان را از پا درآورند. دندانهای نیش مارهای زهری، در فک بالای دهان آنها قرار گرفته و با غدههای سمّی که در سر مار قرار دارند در ارتباط هستند. با کشیدن دندان مار نمیشود برای همیشه با خیال آسوده از نیش مار زهری در امان بود چرا که دندانهای نیش در دهان مارهای زهری مجدّداً رویش میکنند. مار زهری به کمک این نیشها زهر را به بدن شکار خود تزریق میکند و این گونه میکوشد تا جانش را بگیرد یا حداقل او را ناتوان و بیهوش سازد تا با خیال راحت به خوردن گوشتش بپردازد. تمام مارهای زهری علاوه بر نیش، دندان نیز دارند. در نتیجه، تمام مارهای زهری علاوه بر نیش زدن گاز هم میگیرند.
مار زنگی
از نوع مار زنگی نزدیک به ?? نوع مختلف در جهان وجود دارد. مارهای زنگی را از زنگولهای که در ته دم خودشان دارند به راحتی میتوان تشخیص داد. هر چند دم این مار طوری ساخته شدهاست که در هنگام حرکت و جنبیدن صدای زنگ درآید ولی با این وجود صدای اصلی زنگوله دم مار بر اثر لرزش دم توسّط خود مار، تنها زمانی انجام میپذیرد که مار از چیزی احساس خطر بکند.
افعی
افعی نیز که بیشتر در جنوب شرقی آسیا یافت میشود، همانند مار زنگی است. هر دوی آنها علاوه بر آنکه مانند مارهای دیگر از جلو حرکت میکنند، قادر به حرکت از سمت پهلو نیز هستند. افعیها تنها مارهای زهری در اروپا هستند.
زنبور عسل
ملکه
ملکه تنها عضو ماده در یک کندو می باشد و از لحاظ اندازه بزرگترین زنبورهای کندو است و به همین دلیل اغلب توانایی ضعیفی در پرواز دارد. جالب است بدانید که ملکه را هنگامی که یک لارو (کرم حشره) دو روزه است زنبورهای کارگر انتخاب می کنند تا بعدها نقش ملکه را در کندو بازی کند. پس از حدود 11 روز این کرم حشره به زنبور تبدیل می شود. پس از آن ملکه با حدود 18 زنبور نر جفت گیری می کند و در نهایت پس از گذشت 10 روز ملکه طی یک روز اقدام به تخم گذاری میکند. یک زنبور ملکه می تواند تا 3000 تخم را طی یک روز تولید کند.
زنبور نر
زنبور عسل در حال جمع آوری شهد
کارگران کوچکترین زنبورها در کندو می باشند، جنسیت آنها ماده می باشد اما اغلب توانایی باردار شدن را ندارند. یک کندو بین 50 تا 60 هزار زنبور کارگر دارد. کارگرها مسئولیت تهیه غذا برای نوزادان و ملکه را برعهده دارند و علاوه برآن با بال زدن هوای داخل کندو را خنک نگاه می دارند، آنها محافظان کندو نیز هستند.
سایر موارد
- طول عمر زنبور نر حدود 24 روز، زنبور کارگر حدود 21 روز و ملکه حدود 16 روز می باشد.
- زنبورها شش پا دارند که سه به سه در طرفین آنها قرار دارد.
- شاخک های آنها برای احساس کردن و دریافت اطلاعات از محیط میباشد.
- چشم آنها بصورت شبکه ای متشکل از میلیونها لنز خاکستری رنگ است و توانایی دید رنگی دارند.
- زنبورها از طریق حرکات بدنی و رقصی که انجام می دهند محل گلها را به یکدیگر اطلاع می دهند.
- معمولآ در بهار زنبورهای کارگر با انتخاب یک ملکه جدید اقدام به ساخت کندو جدید می کنند.
- عسل در واقع شکر فوق اشباع شده ای است که زنبورها از شهد گلها تهیه می کنند و کمتر از 20 درصد آب دارد.
- در فصل پاییز و زمستان به علت کمبود غذا بسیاری از زنبورهای کارگر برا نجات سایر افراد کندو اقدام به خود کشی می کنند.
Statistics | Atom | RSS 2.0 | RSD | E-Mail | Advertise
Copyright © 2005-2011 AsanDownload™ Design: Mahdi Hosting : BlogFa
تمامی حقوق مطالب، تصاویر و طرح قالب برای آسان دانلود محفوظ است، نقل و استفاده از آنها در سایت ها و نشریات تنها با ذکر منبع مجاز میباشد