اینکه گفته میشود، پرواز مسئولان دولت با این هواپیمای قدیمی، با خطراتی همراه است موضوع قابل بحثی است و بیشتر به جنبههای فنی، مجموع ساعات پرواز و تعمیر و نگهداری آن ارتباط دارد. اما موضوع دیگری که عمدتاً در سوانح هوایی رد پای آن دیده میشود و خطر پرواز با این هواپیما را مضاعف میکند، نحوه بهرهبرداری و پرواز با آن است که عکسهای گرفته شده از این هواپیما در فرودگاههای ژنو و بوداپست که در عرف هوانوردی به «فرود پرخطر» موسوم است، به خوبی گویای این مسئله است.
فرود عجیب و نادر این هواپیما را در تاریخ 10 مارس 2005 در فرودگاه بوداپست مجارستان نشان میدهد. همانگونه که دیده میشود هواپیما بر روی یکی از ارابههای اصلی فرود آمده و میتوانست منجر به شکستگی اهرمها، تخلیه هیدرولیک و نهایتاً برخورد بال با سطح باند و بروز حادثه شود.
برخورد سنگین ارابههای فرود با سطح باند و دود ناشی از سوختن چرخها را نشان میدهد که در تاریخ 7 اکتبر 2007 در فرودگاه ژنو سوئیس عکسبرداری شده است. در این نوع فرود که به فرود سنگین (Hard landing) موسوم است، احتمال ترکیدن چرخها و انحراف و برخورد هواپیما با سطح باند بسیار زیاد است و در موارد متعددی به عنوان عامل اصلی سانحه شناخته شده است.
یک افسر بازنشسته نیروی هوایی سابق و روزنامه نگار فعلی در جواب گفته .:
"اولآ تصاویری که در سایت نشان می دهید اصلآ مشکل خاصی برای هواپیمایی چون بوئینگ 707 نیست . و هیچ خطری به وجود نمی اورد . دوست عزیز یک سری کلید هایی در هواپیما وجود دارد که تنها در روی زمین کاربرد دارد . و دگمه اصلی ان به ارابه فرود وصل است که به آن ( تاچ دان سویچ ) می گویند . واگر در پرواز قبلی هواپیما خلبان نرم نشسته باشد و ان سویچ عمل نکرده باشد ، مستلزم آن است هواپیما در پرواز بعدی کمی محکم بنشیند تا آن سویچ عمل نماید . و به آن ( هارد لندینگ ) می گویند . اصولآ یه خلبان گاهی مجبور می شود حتی محکم تر از هارد لندینگ بنشیند که به آن ( اسالت لندیدگ ) می گویند . پس می بیند نگرانی شما و عکاس محترم در مورد این گونه نشستن منتفی است . آما در باره دود لاستیک .. شما اگر یک روز به نزدیک فرودگاه بیایید و نشستن هواپیماها را تماشا فرمایید ، خواهید دید اغلب هواپیماای سنگین موقع نشستن از چرخ های آن ها دود بلند می شود که ان بر اثر وجود سیستم ( آنتی اسکیپ ) چرخ هاست که نمی گذارد لاستیک بر روی یک نقطه کشیده شود .. بلکه می گیرد و سریع ول می نماید .. که برایند آن دود از لاستیک هاست . در عکس پائین که یک چرخ هواپیما هنوز بالاست .. این هم امری طبیعی است .. یعنی مربوط به هواپیما نمی باشد . اما در مورد بوئینگ 707 و توانایی های آن یک نکته ای را حضورتون عرض می کنم و آن این است : این هواپیماها با وجودی که در خیلی از کشور ها از رده خارج گشته اند .. ولی چیزی از توانایی و ایمنی آن کاسته نشده است . به همت و تلاش متخصصان ایرانی همیشه این هواپیماها قبراق و سالم پرواز می نمایند . و تا زمانی که هواپیمایی مطمئن جایگزین آن نشده این ها بهترین هستند . البته ما مشکلات زیادی در صنعت هوانوردی کشور داریم . که نداشتن چشم انداز 20 ساله است . و متخصص نبودن مدیران هواپیمایی و خلبانانی که مدیر خوب نیستند است که باعث شده است هیچ برنامه دراز مدت برای این صنعت متصور نیست . و مدیران رده بالا تنها به فکر تاخیر ها و جاماندن مسافران هستند 1 اگر از ان ها بپرسید که چه برنامه ای برای آینده دارید هیچ پاسخی ندارند به شما بدهند . دلیل برنامه نداشتن هم تعویض تند به تند مدیران این صنعت است . بهترین راهکار برای خروج از بن بست ها اجرای اصل 44 قانون اساسی کشور است . هیچ می دانید کشورهایی چون قطر ترکیه امارات ، کویت ،سوریه ، عمان طبق گزارش ایکائو با وجودی که سه برابر ما پرواز دارند سانحه ای منجر به فوت نداشتند ؟ در عوض کشور ما رتبه نخست را در این راه کسب نموده است ؟ من توصیه می کنم به جای پرداختن به مسایل خیلی سطحی به مسایل مهم تری به پردازید .. هیچ می دانید میانگین عمر مفید هواپیماها در کشور ما چقدر است ؟ 20 سال !! همین عدد ذر اروپا خاورمیانه و شرق آسیا 10 سال است . و در خود آمریکا 8 سال می باشد .. در صورتی که هواپیمایی که ما می خریم .. چندیدن سال از عمر مفید آن سپری شده است.. کلام آخر این که با تمام این وجود هیچ جای نگرانی نیست و هواپیماهای دست دوم می توانند قابلیت ایمنی داشته باشند به شرطی که سیستم های نظارتی ما افزایش یابد . آن ها را به عالم خودش ول نکنیم .."
به گفته مهندس شکراله شهرامی از مجتمع عالی آموزشی و پژوهشی غرب، هواپیمای 707 یکی از بهترین محصولات شرکت آمریکایی بوئینگ محسوب میشود و تا سال 1978 بیش از هزار فروند از آن تولید شده است.
قابلیتهای بالای این هواپیما باعث شد تا در فعالیتهایی چون مسافربری تجاری، نظامی، سوخت رسانی، تحقیقات هوا فضا و هواشناسی و کاربردهای خاصی چون طرح موسوم به آواکس (AWACS) به طور گسترده و با کمترین حادثه مورد استفاده قرار گیرد به گونهای که امروزه بیش از 60 فروند از آن همچنان در چندین کشور جهان از جمله دولت و نیروی هوایی کشورهای اروپایی و عضو ناتو در حال پرواز است.
اینکه گفته میشود، پرواز مسئولان دولت با این هواپیمای قدیمی، با خطراتی همراه است موضوع قابل بحثی است و بیشتر به جنبههای فنی، مجموع ساعات پرواز و تعمیر و نگهداری آن ارتباط دارد. اما موضوع دیگری که عمدتاً در سوانح هوایی رد پای آن دیده میشود و خطر پرواز با این هواپیما را مضاعف میکند، نحوه بهرهبرداری و پرواز با آن است که عکسهای گرفته شده از این هواپیما در فرودگاههای ژنو و بوداپست که در عرف هوانوردی به «فرود پرخطر» موسوم است، به خوبی گویای این مسئله است.
عکس اول، فرود عجیب و نادر این هواپیما را در تاریخ 10 مارس 2005 در فرودگاه بوداپست مجارستان نشان میدهد. همانگونه که دیده میشود هواپیما بر روی یکی از ارابههای اصلی فرود آمده و میتوانست منجر به شکستگی اهرمها، تخلیه هیدرولیک و نهایتاً برخورد بال با سطح باند و بروز حادثه شود.
عکس بعدی برخورد سنگین ارابههای فرود با سطح باند و دود ناشی از سوختن چرخها را نشان میدهد که در تاریخ 7 اکتبر 2007 در فرودگاه ژنو سوئیس عکسبرداری شده است. در این نوع فرود که به فرود سنگین (Hard landing) موسوم است، احتمال ترکیدن چرخها و انحراف و برخورد هواپیما با سطح باند بسیار زیاد است و در موارد متعددی به عنوان عامل اصلی سانحه شناخته شده است.
البته توضیح خلبان و مسئولان این پروازها میتواند شبهات احتمالی را برطرف کند، اما در هر حال امیدواریم در رعایت نکات ایمنی و تخصصی پرواز این هواپیما سختگیریهای بیشتری اعمال شود تا موجب پشیمانی و تأسف نگردد/.
_________________
...آن ها که بر فراز آسمان درس پرواز آموخته بودند ، دیگر زیستن بر خاک زمین میسرشان نبود و جنگ بهانه ای بود تا مشق نیمه کاره ی آسمانی بودنشان را کامل کنند ....
هواپیمای خفاش :
قبل از انقلاب و در اوج دو قطبی بودن جهان ، ارتش آمریکا برای آگاهی از کوچکترین تحرکات کشور قدرتمند یعنی همسایه شمالی ما شوروی سابق ، تجهیزات بسیار مجهزی را به ایران وارد نمود و در داخل تعدادی از هواپیماهای سی -130 ما قرار داد . و با پرواز در مناطق شمالی ایران ، همه نوع اطلاعات لازم رو کسب می کرد . البته این رو هم اضافه نمایم که در همون ایام قبل از انقلاب ، خلبانان ایرانی فقط پرواز را انجام می دادند . ولی هیچ اطلاعی از کاربرد هواپیما و ماموریت اون نداشتند ! البته خود مستشار های آمریکایی از دستگاه ها و تجهیزاتی که داخل خفاش گذاشته بودند استفاده می نمودند . و به ندرت به ایرانی ها اجازه نگاه کردن و کار با آن سیستم ها رو می دادند . و اگر بر حسب ضرورت یکی از خدمه هواپیما قصد پائین آمدن از کابین رو داشت ، ممانعت نموده و در صورت اضطراری بودن ، روی تجهیزات را می پوشاندند . اما طبق یه روایت قدیمی که می گه " عدو سبب خیر شود اگر خدا خواهد " بعد از انقلاب همین تجهیزات خیلی به درد ما در جنگ با عراق خورد . و نیرو های متخصص ایرانی با فراگیری آن تجهیزات از کوچکترین حرکت دشمن آگاهی یافته و به به مقامات مسئول جهت پیشگیری و بعضآ مقابله اطلاع می دادند . این هواپیما ها همانند آواکس آمریکایی ها عمل کرده و اون طور که ما در زمان جنگ شاهد آن بودیم ، حتی صدای استارت زدن موتور شکاری های دشمن و از اون فراتر مکالمه خلبان عراقی قبل از روشن نمودن موتور بمب افکن خود ما مطلع می شدیم . و به مسئولین مربوطه خبر می دادیم . خوب یادمه که اغلب وضعیت قرمز و سفید رو ما اعلام می کردیم . اگر چه در بعد از انقلاب هم برای تآمین امنیت این نوع سی - 130 ها ، هر کسی مجاز به حضور در آن نبود و تنها افراد خاص و تعین صلاحیت شده مجاز به پرواز با آن بودند . ولی مثل قدیم رفتار نمی کردند و خلبان یا خدمه مجاز به مشاهده سیستم ها ی داخل هواپیمایی که می پریدند ، بودند .
ماجرای ادرار خلبان خفاش :
خب حالا که تقریبآ با کاربرد این هواپیماها آشنا شدید ، می خواهم ماجرایی رو تعریف کنم که یکی از خلبانان این هواپیما به وجود آورد . و مدت ها نقل زبون همکاران بود .
تاره که از آمریکا به خط پرواز آمده بودم ، مثل هر تازه واردی در حال محک زدن اخلاق قدیمی تر ها بودم . و طبیعی است که من هم مثل همه دوست داشتم با اساتید قدیمی خوش اخلاق برم پرواز. برای همین ما تازه وارد های سال 50 معلم خلبانان رو از نظر اخلاق طبقه بندی کرده بودیم . بعضی ها متکبر بودند . بعضی ها هم متکبر و هم مقرراتی و خشک بودند . تعدادی قیافه می گرفتند و ذاتآ آدم های خوبی بودند . و البته بعضی ها هم خاکی و لوتی مسلک بودند . خب طبیعی است همه دوست داشتند با دو گروه آخر پرواز داشته باشند
سروان " عبدالله مقداد پور " از معلم خلبانان قدیمی سی - 130 ، که اگر چه کمی مغرور و متکبر بود ، ولی قلبآ انسانی بزرگ منش و با شخصیتی بود که از دانش و تبحر فراوانی در پرواز برخوردار بود . معمولآ کم حرف بود . و خیلی کم با همکاران و حتی همدوره های خودش می جوشید . البته بنده خدا بعد ها به دلیل مشکل قلبی که پیدا کرد ، تنها در کنار معلم مجاز به پرواز شده بود که به همین دلیل خودش رو بازنشسته کرد . اهل بجنورد بود و یکی از دوستان صمیمی و خانوادگی من بود . یک روز همین جناب مقداد پور با هواپیمای خفاش پرواز داشت . از اهمیت پرواز این هواپیما ها همین بس که تمام مقامات ارشد ارتش شاهنشاهی از جمله فرمانده نیروی هوایی در جریان پرواز این هواپیما بود . و کوچکترین تآخیر یا اشکال رو پی گیری می کردند . و همون طور که اشاره کردم مستشاران آمریکایی هم تشریف آورده بودند . هواپیما سر ساعت مقرر پرواز نمود . بعد از چند ساعت پرواز ، سروان مقداد پور گلاب روتون ، ادرارش می گیرد . و از آن جا که در داخل هواپیمای سی – 130 دو دستشویی مخصوص ادارا و ... تعبیه شده است ، هواپیما را به کمک خویش سپرده و خود برای رفع حاجت از پله های کابین پائین می آید . ولی هنوز تو راه پله بود که یکی از همون مسئولان حفاظت ، از ورود او به داخل هواپیما جلوگیری می کند . و هر چه این بنده خدا مقداد پور می گوید بابا جان ادرار دارم چه کار باید بکنم ؟ داخل هواپیمای خودم هم راه نمی دهید ؟ آن ها می گویند خیر شما اجازه ورود به بخش کارگوی ( بار ) هواپیما رو ندارید !! و وقتی می فهمد اصرار وی هیچ اثری بر تغیر عقیده وی ندارد . خیلی جدی تصمیمی می گیرد که تاکنون هیچ یک از خلبانان قادر به انجام آن نبودند !! و خیلی راحت از نزدیکی های مرز سر هواپیما را به سوی تهران بر می گرداند . با کنسل شدن ماموریت حساس نظامی و گزارش مراجعت هواپیما خفاش به مقامات عالی رتبه از جمله فرمانده نیروی هوایی ، وزارت دربار و .... آشفتگی عجیبی نزد مسئولان بلند مرتبه نظام پدید می آید . که احتمالآ فشار از سوی مقامات آمریکایی بوده است . به قول معروف بگیر به بند ها شروع می شود . فرمانده نیروی هوایی خود شخصآ به پایگاه می آید . تا ببیند چه دلیلی سبب برگشت این هواپیما از ماموریت خیلی مهم اش گشته است . با آمدن فرمانده نیروی هوایی ، سایر فرماندهان منطقه و پایگاه هم خود رو جمع و جور کرده تا خدای ناکرده مورد مواخذه قرار نگیرند .با نشستن هواپیمای خفاش و آمدن به رمپ پرواز ، ما دیدیم یک سری ماشین های ( وی آی پی ) با دژبان و تشریفات ریختند پای هواپیما . سروان مقداد پور خیلی خونسرد از هواپیما پیاده شد . با دیدن جماعت حاضر اصلآ روحیه خود را نباخته بلکه در پاسخ به سئوال فرمانده نیروی هوایی ، خیلی آروم گفت : قربون ادرار داشتم ... اجازه ندادند ، خب برگشتم مهرآباد تا برم دستشویی !! دیگه نمی دانم چه اتفاقاتی افتاد ، فقط همین رو می دونم که بعد از این جریان گویا رفتن به دستشویی خلبانان هواپیما به هواپیما ی خود آزاد شد .. بعد از انقلاب همون طور که اشاره کردم خیلی زود متخصص های ما به زیر بم دستگاه های خیلی مجهز آن وارد شدند . و در ایام جنگ خدمات بسیار ارزنده ای از چگونگی آرایش و حمله دشمن به ما می داد. من خودم بارها افتخار پرواز با این هواپیمارو داشتم . به یاد جناب مقدادپور چند باری به بهانه دستشویی پائین رفتم . مسئولان مربوطه نه تنها ممانعت نکردند ، بلکه به سئوالات ام هم با حوصله پاسخ می دادند . و در مورد نحوه کارشون توضیح می دادند . البته قبل از نشستن با یک کاور ( چادری پلاستیکی ) روی سیستم ها رو می پوشاندند . و توسط گیره های مخصوص به کف هواپیما می بستند . و خود هواپیما همیشه در ورودی اش هم با قفل رمز دار بسته می گردید که ما هایی که رمز رو داشتیم آن را باز می نمودیم . در اواسط جنگ و در اوج جریان های سیاسی کشور برای محافظت بیشتر از این هواپیما ها همیشه نگهبانی مسلح از آن مواظبت می نمود . یک نکته رو هم یادم رفت بگویم و آن این که همیشه در زمان جنگ یک فروند از این نوع هواپیماها در آسمان بود . و روز اول جنگ هم همان گونه که در چند مطلب پیش اشاره کردم ( اینجا ) بعد از نشستن این هواپیما بود که جنگنده های شکاری عراق به تهران حمله کردند . خلبانان آن در حال پیاده شدن از هواپیما بودند که تهران بمباران شد . خدا حفظ نماید خلبان اش تیمسار محسن نجفی ( اون موقع سروان بود ) یکی از بهترین خلبانان نیروی هوایی که بعد ها به گردان 707 پیوست . و حالا هم فکر کنم در یکی از شرکت های خصوصی می پرد ، بود که خیلی از این وضعیت تعجب کرده بود .
خلیج فارس:
نام پیشرفتگی دریایی است در خشکی که بین ایران و شبه جزیرة عربستان واقع است . طول آن 800 هزار گز و از اروند رود به سوی جنوب شرقی تا شبه جزیرة مسندم در عمان ممتد است و از طریق دریای عمان با اقیانوس هند ارتباط دارد و تنگة هرمز آن تا دریای عمان می باشد . ولی اغلب تنگة هرمز را جزء آن می آورند . این دریا از قدیم بین اعراب بحرالفارس نام داشته و در ماخذ اسلامی نیز بدین نام آمده است و در نوشته های غربی آن پرسیکوس سینوس یا پرسیکوم ماره ( حتما شما می دانید که غربیان باستان از پارس با عنوان پرس یاد می کردند مثل پرسپولیس که این نام را اولین بار یونانیان استفاده کرده اند(نویسنده)) آمده . مساحت خلیج فارس متجاوز از 251226 کیلومتر مربع است و عرض آن در مدخل آن یعنی تنگة هرمز 80 هزار گزی و در راس خلیج فارس متجاوز از 220 هزار گز و منتهای عرض آن 320 هزار گز می باشد . عرض آبهای ساحلی ایران طبق قانون مصوب تیر 1313 هجری شمسی و لایحة اصلاحی فروردین 1338 از خط مبدا آبهای بحر عمان 13 میل دریایی است . عمق آن به ندرت از 90 متر تجاوز می کند بر خلاف دریای سرخ که عمق آن تا بیش از دو هزار متر می رسد .
منابع ثروت :
سواحل خلیج فارس حاوی معادن سرشار نفت است . بعضی از جزایر آن خاصّه هرمز و ابوموسی معدن خاک اخرای سرخ است که استخراج می شود . نمک به مقدار زیاد در آنجا وجود دارد و در سواحل ایرانی آن نزدیک لنگه، گوگرد استخراج می گردد و سنگ گچ مرغوب نیز در همة قسمتهای آن هست . در سراسر جزایر و حواشی خلیج گیاه و رستنی بسیار کم است و در نزدیک بندرعبّاس و کنار رود سند و هفوف احساء اراضی وسیعی برای کشت و بذر وجود دارد . در سواحل جنوبی خلیج فارس شتر برای حمل و نقل تربیت می کنند و مانند نقاط ایران حیوانات اهلی آنها اسب و الاغ و گوسفند و بز است . در خلیج فارس حدود دویست نوع ماهی است که مهمترین آنها شمشیر ماهی است که به نام شیر ماهی مشهور می باشد . در خلیج فارس ماهیهای دیگری از قبیل بعضی اقسام « رایا » و « موژیل » و « هیلارا» نیز یافت می شود.
کوسه ماهی در خلیج فارس فراوان است و کوسه دندان نیز در آنجا وجود دارد . صید مروارید و صدف در خلیج فارس در سابق رونق بسیار داشت ولی پس از آمدن صدف و مروارید مصنوعی این صید از رونق افتاد.
تاریخچة دریانوردی در خلیج فارس :
دریانوردی در خلیج فارس سابقة طولانی دارد ولی نخستین مدرک قطعی در این باب از قرن چهارم قبل از میلاد است و استیلای ایرانیها نیز بر سواحل و جزایر جنوبی خلیج فارس لااقل از قرن اول قبل از میلاد مسیح می باشد . در دوره های اسلامی بعد از زوال قدرت خلفای عباسی شاهان آل بویه بار دیگر عمان و بحرین را ضمیمة فارس کردند و این نواحی تا قریب یک قرن مطیع آنان بود و سپس تحت استیلای سلاجقة کرمان و اتابکان فارس در آمد . تورانشاه اول سلجوقی مرکز تجارت دریایی را از سیراف به کیش منتقل کرد . از سال 626 هجری قمری بند و سپس جزیرة هرمز بی رقیب تجارت خلیج فارس بود و ملوک هرمز در خلیج فارس قدرت یافتند . پس از بسته شدن راه تجارت بین شرق و غرب ، بر اثر فتوحات عثمانیها ، تجار پرتقالی متوجّة خلیج فارس شدند و در 921 هجری قمری جزیرة هرمز به تصرّف قطعی آنان در آمد . در سراسر قرن شانزدهم بعد از میلاد خلیج فارس تحت نظارت کامل پرتقالیها بود . در اواخر این قرن انگلیسیها و هلندیها در صدد استفاده از امکانات تجارتی خلیج فارس بر آمدند . مامورین شرکت هند شرقی بریتانیا مزایایی از شاه عبّاس اوّل صفوی گرفتند و کشمکش بین انگلیسیها و پرتقالیها آغاز گردید . در سال 1031 هجری قمری شاه عبّاس پرتقالیها را از هرمز بیرون راند و از آن پس استیلای پرتقالیها در خلیج فارس برافتاد . در 1179 هجری قمری هلندیها از آخرین پایگاه خود جزیرة خارک طرد شدند .در اوضاع آشفتة اواخر عهد صفوی خارجیها بحرین را گرفتند ( 1130 هجری قمری ) و نادر شاه در ( 1149 هجری قمری= 1737 میلادی ) بحرین را به ایران برگرداند. و این منطقه که جزء لاینفک ایران از قدیم الایّام بود از دخالتهای بیگانه مصون ماند و اکنون نیز بنادر مهم آن از بهترین و آبادترین بندرهای اقیانوس هند است.
پژوهش انجام شده با عنوان «نفت و یارانههای نفتی در اقتصاد ایران» نشان میدهد یارانههای پرداختی به سوخت در سال ?? هزینهای معادل ?? هزار و ??? میلیارد تومان (معادل ???/?? میلیارد دلار) را به اقتصاد ملی ایران تحمیل کردهاست.
1. پیشینه<\/h3>
حمل اولین لوله نفت ایران در خوزستان. 1911
حمل اولین لوله نفت ایران در خوزستان. 1911
اولین بار در سال ????م/????ش امتیاز بهرهبرداری از نفت ایران به یکی از اتباع انگلیسی به نام دارسی واگذار شد. این امتیاز که به «قرارداد دارسی» معروف است در اوایل کار از سوی طرفین قرارداد چندان جدی تلقی نشد و حتی پس از چند سال که از اقدامات بینتیجه اکتشافی آن میگذشت امتیازداران درصدد برآمدند از ادامه کار صرفنظر کنند. اما بر اثر مساعدت و جسارت برخی از مدیران و مهندسان دارسی، پس از تلاشهای گسترده سرانجام در سال ????م/ ????ش در منطقه مسجدسلیمان یکی از چاهها به نفت رسید و این آغاز تحولی جدید در عرصه سیاسی، اقتصادی ایران و حتی جهان شد. پس از آن صاحبان امتیاز با قاطعیت بیشتری عملیات اکتشافی خود را ادامه دادند و با کشفیات جدید نفت سرمایهگذاریهای گستردهتری در این باره ضرورت یافت. نفت ایران هنگامی اهمیت بیشتری پیدا کرد که دولت انگلستان در پی محاسبات کارشناسان اقتصادی - سیاسی این کشور درصدد برآمد به طور مستقیمتری در این پروژه عظیم مشارکت نماید و آن خرید سهام دارسی بود این هدف تا جنگ جهانی اول حاصل شد و پس از آن دولت انگلستان خود مالک بیرقیب منابع نفتی عظیم ایران در بخشهای جنوب و جنوب شرقی شد. از نقش قاطعی که نفت ایران در سراسر دوران جنگ اول جهانی در تأمین انرژی و سوخت لازم جهت ناوگان دریایی انگلستان داشت آگاهی داریم، به ویژه پس از جنگ اول جهانی بود که انگلستان درصدد برآمد نفوذ خود را در حوزههای نفتی ایران بیش از پیش مستحکمتر سازد و از ورود هر کشور و یا شرکت نفتی خارجی به این مناطق ممانعت به عمل آورد. با توجه به ثروت عظیمی که از کشف و صدور نفت ایران عاید انگلیس میشد خیلی زود بر محافل داخلی کشور آشکار شد که قرارداد پیشین دارسی نمیتواند حقوق اقتصادی دولت ایران را تأمین نماید، بنابراین زمزمههایی به وجود آمد تا در مفاد این قرارداد تجدیدنظرهایی صورت بگیرد. مسئله دیگر به کشورها و شرکتهای نفتی مربوط میشد که با توجه به نتایج اکتشاف دولت انگلیس در حوزههای نفتی ایران، که پس از این با نام شرکت نفت ایران و انگلیس از آن یاد خواهد شد، درصدد برآمده بودند سهمی از این غنایم به دست آورند. شرکتهای نفتی آمریکایی از جمله این موارد بودند که، به ویژه از اواخر دوره سلطنت قاجارها در ایران فعالیتهایشان را در این زمینه آغاز کرده بودند. اما تلاش دولت شوروی در این باره اهمیت بیشتری پیدا کرده بود. این کشور که در سراسرهای شمالی با ایران هممرز بود در یک روند رقابتآمیز با دولت انگلیس خواهان نفوذ در حوزههای نفتی ایران بود. هرچند هدف اصلی دولت شوروی به دست آوردن امتیاز بهرهبرداری از نفت شمال ایران بود، اما از طرف دیگر نفوذ و تسلط بلامنازع رقیبش دولت انگلیس را در حوزههای مهم نفتی ایران در جنوب کشور نیز برنمیتابید و پیوسته درصدد بود از دامنه اقتدار این کشور بر آن مناطق بکاهد. بنابر این تا دهه اول سلطنت رضاشاه، افکار عمومی داخلی و خارجی به دلایل عدیده یادشده و غیره درصدد کاستن از شدت تسلط و تملک انگلیس بر منابع نفتی ایران برآمده بودند. در واقع در پی چنین واکنشهایی بود که رضاشاه درصدد برآمد برای انحراف اذهان عمومی هم که شده باشد، قرارداد اولیه دارسی را بی اعتبار دانسته و ملغی اعلام دارد. پس از مذاکراتی چند در سال ????ش/ ????م میان دولت ایران و دولت انگلیس قرارداد دارسی با تغییراتی جزئی و نه چندان با اهمیت بار دیگر تجدید و تمدید شد و با توجه به اینکه این قرارداد پیش از آنکه آراء معترضین بر قرارداد پیشین دارسی را برآورده سازد به حفظ و استحکام هرچه بیشتر منافع دولت انگلیس معطوف بود، بنابر این از دید مخالفان، این قرارداد بیش از یک مانور سیاسی - اقتصادی تلقی نشد. بدین ترتیب از موضع مخالفتآمیز کشورهای ذی علاقه به نفت ایران نسبت به قرارداد جدید دارسی در سال ????ش/ ????م که بگذریم اعتراضات و مخالفتهای محافل داخلی در بستر جدیدتری شکل گرفت. اما با توجه به جوّ سرکوب و خفقانآوری که بر ایران عصر رضاشاه حاکم بود این مخالفتهای داخلی مجال چندانی برای ابراز نیافت. مضافاَ اینکه دولت انگلیس در موازات حکومت رضاشاه با بهره گیری از یاری مأموران اطلاعاتی بومی و خارجیاش در سرکوب مخالفان داخلی قرارداد تجدیدنظر شده دارسی سود میجست. بدین ترتیب این روند که بیشتر به نوعی آتش زیر خاکستر شباهت داشت تا پایان سلطنت رضاشاه تداوم یافت و دقیقاَ پس از عزل وی از سلطنت و جانشینی فرزندش محمدرضا پهلوی بود که آن خشم درونی نجات یافته از جو خشونتآمیز پیشین به ناگهان شعلهور شد و برنامههای گوناگون حکومت پیشین را به باد انتقاد گرفت که از مهمترین این موارد مخالفت با فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس و غارت ثروت طبیعی کشور توسط دولت انگلستان بود. با این حال تا هنگامی که نیروهای اشغالگر متفقین و در رأس آنها انگلستان در ایران حضور داشتند مخالفتهای داخلی چندان تزلزلی در فعالیت شرکت نفت ایران و انگلیس در حوزههای نفتی جنوب ایجاد نکرد، هرچند اعتراضات وجود داشت. از سوی دیگر کشورهای شوروی و آمریکا نیز هر یک به نوعی درصدد رخنه کردن در حوزههای نفتی ایران در بخشهای مختلف کشور برآمده بودند و به ویژه فعالیتهای گسترده نفتی انگلستان در جنوب ایران را مستمسک ورود خود و شرکتهای نفتیشان در حوزههای دیگر نفتی ایران قرار میدادند و از آنجایی که نفوذ انگلیس در ایران سد راهی عظیم جهت ورود آنها به ایران بود درصدد بودند از هر وسیله ممکن منافع این کشور در ایران را محدود سازند. این دو کشور برای رسیدن به این هدف حداقل از دو شیوه پیروی کردند که راه اول همان تلاش برای سهیم شدن در دیگر حوزههای نفتی ایران، به استثنای حوزههای نفتی مربوط به شرکت نفت ایران و انگلیس بود. اما از آنجایی که این روش در شرایط تسلط انگلیس و شرکت نفت ایران و انگلیس بر بخشهای مختلف ایران چندان کارآیی نشان نداد از روش دومی بهره گرفتند و آن توسل جستن به نیروهای بومی و ایرانی بود. بیشترین موضعگیریها در قبال مسئله نفت ایران و حوادثی که پیش روی آن قرار داشت در مجلس شورای ملی رخ نمود؛ هر چند در خارج از مجلس نیز آرایش نیرو و جناحبندیهای متعدد سیاسی، اقتصادی در حال شکلگیری بود که هر یک از جریان سیاسی مورد علاقه خود پیروی میکردند. پس از سقوط رضاشاه مجلس شورای ملی از شکل فرمایشی پیشین فاصله گرفته بود و تا حدّی آزادی عمل داشت. از جمله دلایل این امر شکسته شدن جوّ دیکتاتورمنشانه پیشین و موضعگیری جدّی کشورهای خارجی علاقهمند در امور سیاسی، اقتصادی ایران در مقابل همدیگر بود. بنابر این هر یک از این کشورها درصدد پیشی گرفتن بر رقیب بودند. از سوی دیگر مجلس شورای ملی پس از سقوط رضاشاه، دیگر فرزند و جانشین وی محمدرضا پهلوی را چندان مهم تلقی نمیکرد و جایگاه او را به حد فردی که لازم است فقط سلطنت کند، نه حکومت، تنزل داده بود. بنابر این مهمترین ابزار اعمال سلطه انگلیس در شئون مختلف کشور، یعنی شخص شاه، قدرت در خور توجهی نداشت. به همین دلیل این کشور جهت تحکیم موقعیتش در ایران به قدرتیابی فائقه شاه در مقابل دیگر نیروهای دارای نفوذ و اقتدار داخلی نظیر هیأت دولت و بهویژه مجلس شورای ملی نیاز مبرم احساس میکرد. اما در مجلس شورای ملی که در واقع مرکز ثقل اصلی تحولات کشور به شمار میرفت و تصمیمات مهم و کلان کشور نظیر مسئله نفت در آن مکان حل و فصل میشد، نمایندگان آرایش یکدستی نداشتند. گروهی بدون وابستگی به کشورهای خارجی گرایشهای صرف استقلالخواهی و وطنپرستانه را دنبال میکردند. گروهی از سیاستهای شوروی در ایران پشتیبانی میکردند. گروه سوم به سیاست انگلیس گرایش داشتند و از اهداف مختلف سیاسی، اقتصادی این کشور در ایران پشتیبانی مینمودند. با این حال هیچ یک از گروههای سهگانه اخیر برتری قاطعی در مجلس نداشت و در صورت ائتلاف دو گروه بر ضد دیگری آرایش و تعادل نیروها به هم میخورد. غیر از این گروهها عدهای نیز هرچند گرایشهای استقلالخواهی داشتند اما جهت کاستن از نفوذ قدرتهای خارجی بالاخص شوروی و انگلیس بی میل نبودند که پای قدرت دیگری مانند آمریکا نیز به میان کشیده شود تا در فشارهای این دو قدرت بر شئون مختلف کشور اندکی تخفیف حاصل آید. با توجه به موضعگیری هر یک از این جناحها و احزاب در مجلس میشد ارزیابی کرد که ائتلاف گروههای استقلالخواه با طرفداران شوروی و مدافعان تز ورود قدرت ثالث (آمریکا) به ایران،برای مقابله با انگلستان چندان دور از ذهن نمینماید. بدین ترتیب به نظر میرسید ائتلافی، هرچند بدون هماهنگی و نامتعارف، بر ضد انگلستان در عرصه سیاسی - اجتماعی ایران در حال شکلگیری است. در چنین شرایطی بود که به ویژه مجلس شورای ملی طی سالهای????-???? قوانینی در جلوگیری از واگذاری امتیازات نفتی به کشورهای خارجی تصویب کرد و در همان حال دولت انگلستان که به درستی بر این باور قرار گرفته بود که منافع (البته نامشروع) عظیم نفتیاش در جنوب و غرب ایران با خطرهای جدی مواجه شدهاست، درصدد چارهجویی برآمد. قرارداد الحاقی نفت (که اندکی بعد با نام قرارداد گس-گلشائیان هم مشهور شد) مهمترین طرحهای بریتانیا برای حفظ و تحکیم موقعیتش در سرپلهای عظیم نفتی ایران در جنوب و غرب کشور بود.
1. 1. قرارداد ????<\/h3>
قرارداد ????، یا قرارداد ???? (خورشیدی)، قراردادی بین دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس بود که در دوره رضاشاه پس از الغای قرارداد دارسی و عملا برای تمدید مدت آن قرارداد منعقد شد.
شخص رضاشاه پس از مذاکره با سر جان کدمن، رئیس شرکت نفت ایران و انگلیس، و هور سفیر بریتانیا درایران این قرارداد را قبول کرد و مقامات دولت را وادار به تصویب آن کرد. مجلس شورای ملی نیز به اتفاق آرا آن را تصویب کرد.
در این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس همچنان به اکتشاف و استخراج و فروش منابع نفتی ایران، بدون هیچ الزامی به ارائه صورت عملکرد به دولت ایران، ادامه میداد. مدت قرارداد ?? سال تعیین شد.
قانون ملی شدن نفت که در سال ???? تصویب شد این قرارداد را باطل کرد ولی پس از کودتای ?? مرداد در سال ???? قرارداد کنسرسیوم جانشین آن شد.
1. 2. قرارداد گس-گلشائیان<\/h3>
قرارداد گس-گلشائیان یا «قرارداد الحاقی»، قراردادی است که در تاریخ ?? تیر ???? بین دولت ایران و نمایندگان شرکت نفت انگلیس و ایران به عنوان ضمیمه قرارداد ???? امضا شد. بر اساس این قرارداد شرکت نفت تعدیلاتی در مبالغ پرداختی به ایران را میپذیرفت.
نام قرارداد از نام دوتن از مذاکره کنندگان یعنی سر نویل گس (از مقامات شرکت) و عباسقلی گلشائیان (وزیر دارائی ایران) گرفته شدهاست.
این قرارداد به تصویب مجلس شورای ملی نرسید و به جای آن قانون ملی شدن نفت ایران تصویب شد.
1. 3. قرارداد کنسرسیوم<\/h3>
قرارداد کنسرسیوم قراردادی است که پس از کودتای ?? مرداد بین دولت ایران و کنسرسیومی از شرکتهای نفتی بینالمللی برای بهرهبرداری از منابع نفتی ایران بسته شد.
در این قرارداد که به «قرارداد امینی-پیج» نیز معروف شدهاست برخلاف قانون ملی شدن نفت ایران باز هم اکتشاف و استخراج و فروش نفت به دست شرکتهای خارجی سپارده شد و ایران به دریافت حقالامتیاز (با نام مبهم «پرداخت اعلام شده») اکتفا کرد.
این قرارداد براساس اصل کلی پنجاه-پنجاه طرح شد. مذاکره کننده اصلی ایران در مسائل مربوط به این قرارداد دکتر علی امینی وزیر دارائی کابینه سپهبد زاهدی بود. بر اساس این قرارداد شرکت نفت ایران و انگلیس ???، شرکتهای آمریکائی نیز ???، شرکت شل ??? و شرکت فرانسوی ?? در منافع کار سهیم ب
Statistics | Atom | RSS 2.0 | RSD | E-Mail | Advertise
Copyright © 2005-2011 AsanDownload™ Design: Mahdi Hosting : BlogFa
تمامی حقوق مطالب، تصاویر و طرح قالب برای آسان دانلود محفوظ است، نقل و استفاده از آنها در سایت ها و نشریات تنها با ذکر منبع مجاز میباشد